حدیث تنهایی
بار دیگر حدیث تنهایی
بار دیگر هوای بارانی
بار دیگر رعد سختی ها
بار دیگر جسم سردم تنها
...
بار دیگر تنهایی من
تنهایی او
بار دیگرداشتن یک آرزو
بار دیگر تیر غم
رفته در قلبم فرو
بار دیگر فرش روح
{ گر چه نو بافته است }
میشود یک سر رفو
بار دیگر کار خنجر با گلو
...
بار دیگر زیر باران بی چتر
در بهاری بی عطر
بار دیگر زندگی با طمع زهر
عاشقی با سم قهر
عاشقی با سم قهر
م.ح